دلهاي سبز www.del-sabz.loxblog.com
|
خدایا هر روزم باگناه بود ولی هر روزت با بخشش بود خدایا هر روزم را با گناهان جدیدی به پایان رساندم ولی تا دیدم محبت دیدم تا دیدم مهربانی دیدم تا دیدم صبر دیدم خدایا مرا ببخش چرا که همه را دیدم ولی صاحب خانه را ندیدم خدایا پشت حرفهایم حر فهای پنهان شده می دانم که می دانی دردم چیست می دانم که می دانی درمانم چیست می دانم ،، که می دانی ،،که می دانم خدایا افسوس که مجبورم دنیا وجودم را سنگین می کند نمی توانم پرواز کنم خدایا از باختن بیزارم از دنیا بیزارم از بازی دنیا بیزارم مجبورم که مجبور باشم جنگیدن را دوست دارم ولی باختن وجودم را سنگین میکند خدایا برایت می نویسم تا جان دهم خدایا می بینی مرا که هر روزم را با نامردی به پایان میرسانم خدایا مرا تنبه کن نگذار نمک بخورم، نمکدان بشکنم خدایا می دانی که هیچ نیستم می دانی که مرد عمل نیستم می دانی که لایق همسایه ای عشق بودن نیستم ولی دستانم را رها نمی کنی خدایا بگذار گرمای وجودت را حس کنم خدایا دنیا مرا حبس کرده زیورهای دنیا مرا اسیر کرده دختران بی حجاب توان پرواز را از من گرفته خدایا برایت می نویسم تا جان دهم تا جان دارم قدرت را به دستانم تقدیم می کنم تا دستانم مهربانی را به وجودت تقدیم کند
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحي : وبلاگ اسکين ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |